معنی از غذاهای محلی قم

واژه پیشنهادی

از غذاهای محلی قم

آبگوشت مزوره

آش قنبید

آش آلو و عدس

آش قنبید


غذاهای محلی بجنورد

آش قلیه، اوجز، آش جوشواره، شوره سلمه و قروتو یا آب کشک ، کچه، زیره تو (کاچی)، آش یارمه، قابلی، آش مستووه

حل جدول

از غذاهای محلی قم

ماشاب، آبگوشت قمنبیت


از غذاهای محلی

آش ترش


غذای محلی قم

ماشاب

ماش‌آب


قم

مرکز استان قم


از غذاهای محلی شمال

باقلاقاتوق


از غذاهای محلی تویسرکان

آش کلم قمری، آش رشته دوغ، آش کشکک


از غذاهای محلی شیراز

آش انار، قنبرپلو، کلم پلو، آب پیازک، دوپیازه آلو


از غذاهای محلی گرگان

کدوترشک، گوجه آش

لغت نامه دهخدا

محلی

محلی. [م َ ح َل ْ لی ی] (اِخ) محمدبن احمدبن ابراهیم بن احمد شافعی محلی، مکنی به ابوعبداﷲ ملقب به جلال الدین معروف به جلال محلی و جلال الدین محلی. رجوع به جلال الدین محلی شود.

معادل ابجد

از غذاهای محلی قم

1953

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری